در سال ۱۳۷۹ دکتر شهرام یزدانی [۱] در سخنرانی تحت عنوان نظریه ترقیق هوشی [۲] به افت میانگین ضریب هوشی در کشور اشاره نمود . در متن زیر به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت .
ضریب هوشی
ضریب هوشی [۳] نسبتی است که از حاصل تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضرب در عدد صد به دست میآید و اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد میشود .برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی مانند تست های هوش وجود دارد که جنبههای مختلفی مانند قدرت استدلال ،تشخیص الگوها، قدرت حافظه کاری ,پردازش دیداری فضایی ،درک وفهم کلامی و سرعت پردازش و… را ارزیابی میکند.
اهمیت ضریب هوشی
مطالعات متعدد، همبستگی مثبت و قوی بین ضریب هوشی با پیشرفت تحصیلی ، سطح اجتماعی ،مقدار درآمد، سطح سلامتی و طول عمر وموفقیت شغلی و همبستگی منفی و قوی با بیکاری و ارتکاب جرایم را نشان داده است. لذا دستیابی به میانگین ضریب هوشی بالاتر یکی از ابزار های توسعه هر کشور است .
بررسی ضریب هوشی در کشورها
میانگین ضریب هوشی در کشور های مختلف به قرار زیر است :
ایران در رتبه ۹۷ از بین ۱۸۵ کشور جهان قرار گرفته است .
رابطه میزان ثروت کشورها و هوش
در توجیه تفاوت ثروت ملل در طول تاریخ توجیهات زیادی آورده شده است. منتسکیو (۱۷۴۸) آب و هوای معتدل را مهمترین علت برای ثروت ملل میدانست، آدام اسمیت (۱۷۷۶) مهارتهای انسانی، تخصصگرایی و وجود یک بازار آزاد را عامل اصلی توسعه فرض میکرد، توماس مالتوس در سال ۱۸۱۷ شناسایی عوامل موثر بر فقر و ثروت ملل را مهمترین چالش پژوهشی در حوزه اقتصاد سیاسی میداند. دیوید لاندز و ساموئلهانتینگتون عوامل فرهنگی (سختکوشی، نظم، آرمانهای بزرگ، همگرایی اجتماعی، احترام به کار، ارزش قایل شدن برای تحصیلات) را مهمترین عامل موفقیت و ثروت ملل میدانند. در این میان یکی از جنجال برانگیزترین دیدگاهها توسط ریچارد لین (۲۰۰۲) مطرح شده است، ریچارد لین ریشههای ثروت و فقر ملل مختلف را در هوش و استعداد ذاتی آنان میداند و قایل به برتری ژنتیکی بعضی از اقوام و نژادها در مقایسه با سایرین است. موضوع ژن برتر و نژاد باهوشتر موضوعی است که در طول تاریخ به کرّات از سوی گروهها و رهبران نژادپرست (مانند نازیها و صهیونیستها) اعلام شده است، اما تاکنون هیچ یک از شواهد ارایه شده نتوانسته است برتری هوشی یک قوم یا نژاد نسبت به سایر اقوام را به تفاوتهای ژنتیکی مابین آنان نسبت دهد. جدای از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی متعددی روی ضریب هوشی تاثیر میگذارد وضعیت تغذیهای به خصوص در دوران کودکی، استرسها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی و کمیت و کیفیت تحصیلات همگی بر ضریب هوشی تاثیر میگذارند. به عنوان مثال، نوزادانی که از شیر مادر محروماند ضریب هوشی کمتری دارند. ضریب هوشی کودکان مبتلا به کمخونی ۵ تا ۱۰ درجه کمتر از حد طبیعی برآورد شده است. کمبود ید نیز باعث کاهش آموزشپذیری کودکان شده و ضریب هوشی آنها را به میزان ۵ تا ۱۳ ( در موارد کمبود شدید ید تا ۳۰ درجه، فوروارد کننده!) امتیاز کم میکند. به این ترتیب میتوان در نظر گرفت که فقر و ضریب هوشی پایین هر یک دیگری را تشدید میکنند و یک چرخه معیوب را تشکیل میدهند. این امر بخشی از ضریب هوشی پایین در کشورهای آفریقایی را توجیه میکند.
مهاجرت نخبگان و هوش
وقتی در یک جامعه شرایط به گونهای باشد که نخبگان در گذر زمان آن را ترک میکنند، نه تنها خروج آنها مستقیماً جامعه را متاثر میکند، بلکه در دراز مدت، ذخیره ژنتیکی کشور را نیز فقیرتر میکند در واقع، یک نخبه علمی یا اقتصادی که از کشور خارج میشود، تنها دانش و استعداد فردی یا مقداری ثروت مادی از کشور خارج نمیکند، بلکه ژنهای نخبگی و کارآمدی را نیز با خود میبرد تا نسلهای بعدی او در خارج از کشور مادری از آن بهره مند شوند و جوامع میزبانشان را از آن بهرهمند سازند بر اساس آمار صندوق بین المللی پول، ایران با ضریب مهاجرت ۱۵ درصد، رتبه اول را در میان ۶۱ کشور توسعه نیافته و در حال توسعه دارا میباشد و میتوان تخمین زد که در طی سه دهه اخیر حداقل سه واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانیها صرفا به سبب مهاجرت کاهش پیدا کرده است.
کنترل موالید و هوشی
ضریب هوشی متوسط ۲۰ درصد پرهوش جامعه حدود ۱۱۵ و ضریب هوشی متوسط ۲۰ درصد کمهوش جامعه حدود ۸۵ میباشد. اگر فرض کنیم که میزان زاد و ولد در گروه کمهوش جامعه تنها ۳۰ درصد بیش از میانگین جامعه و میزان زاد و ولد در گروه پر هوش جامعه ۳۰ درصد کمتر از میانگین جامعه باشد، میانگین ضریب هوشی نسل دوم از محاسبه زیر به دست میآید:
(۰٫۲ * ۱٫۳ * ۸۵) + (۰٫۶ * ۱ * ۱۰۰) + (۰٫۲ * ۰٫۷ * ۱۱۵) = ۹۸٫۸
به این ترتیب میتوان انتظار داشت که میانگین ضریب هوشی هر نسل ۱٫۲ امتیاز از میانگین ضریب هوشی نسل قبل کمتر شود.
اما اصلاح این وضعیت نیازمند اتخاذ رویکردی همهجانبه است. اتخاذ تمهیدات و سیاستهای علمی برای فقرزدایی و مقابله با شکاف رو به فزونی طبقاتی، توجه به مدیریت عوامل خطرزای سلامت و عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، حمایت و مدیریت علمی نخبگان و تلاش برای متوقف و معکوس نمودن سیر مهاجرت نخبگان و بازنگری علمی سیاستهای کنترل جمعیت تنها بخشی از درمان ملتی است که به تدریج هوش خود را از دست میدهد.
[۱] دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
[۲] Intellectual Dilution
[۳] IQ