وجه تمایز اختلال طیف اوتیسم و اختلال ارتباط اجتماعی در (DSM5) در این است که در اختلال طیف اوتیسم رفتارها، علایق یا فعالیتهای تکراری و محدود وجود دارد و در اختلال ارتباط اجتماعی (پراگماتیک) چنین رفتارهایی مشاهده نمیشود. افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در یک دوره از زندگی خود ممکن است رفتارها، علایق، و فعالیت های تکراری و محدود را نشان ندهند، و به همین دلیل، متخصصان باید سوابق کامل فرد را به دست بیاورند. عدم حضور رفتارها، علایق، و فعالیت های تکراری و محدود در حال حاضر، چنان چه این رفتار قبلاً وجود داشتهاند، نباید ابتلا به اختلال طیف اوتیسم را منتفی کند. فقط زمانی باید احتمال ابتلا به اختلال ارتباط اجتماعی (پراگماتیک) را در نظر گرفت که در سابقه ی فرد هیچ گونه شواهدی دال بر حضور رفتارها، علایق، و فعالیت های تکراری و محدود وجود نداشته باشد.اغلب متخصصانی که به کودکان اوتیسمی خدمات بازی درمانی ارائه میدهند در حقیقت نوعی از درمان شبیه Floortime Therapy را اجرامیکنند. Floortime یک تکنیک بازی درمانی است که برپایه علائق کودکان اوتیسمی به منظور ایجاد روابط و مهارتهای ارتباطی-اجتماعی ایجاد شده است. Play Project یکی دیگر از رویکردهای درمانیای است که از بازی درمانی به عنوان ابزاری برای ایجاد مهارتها در کودکان مبتلا به اوتیسم استفاده میکند. این تکنیک مثل Floortime برپایه علائق کودکان ایجاد شده است.
چرا یک فردا مبتلا به اوتیسم نیاز به بازی درمانی دارد؟
۱-یک مشکل اساسی افراد مبتلا به اوتیسم اختلال اجتماعی – ارتباطی است. کودکان مبتلا به اوتیسم در برقراری ارتباط با دیگران (به خصوص همسالان) مشکلات زیادی دارند. وابستگی معمول نسبت به پدر و مادر و سایر افراد دیده نمیشود. این کودکان از نگاه کردن به چشم دیگران (حتی والدینشان) اجتناب میکنند. آنها حتی از حرکات، اشارهها و حالات چهره برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده نمیکنند، ممکن است واقعا احساس اضطراب جدایی نکنند. ناتوانی در بازی با همسالان و پیداکردن دوست مشهود است. کاردرمانی نقش بسیار مؤثری در درمان مشکلات ارتباطی این کودکان دارد.
بازی وسیلهای بسیار خوب برای کمک به کودکان (و گاهی اوقات حتی بزرگسالان) به منظور خارج کردن آنها از درخودفروماندگی ناشی از اوتیسم و واردکردن آنها به دنیای واقعی و تعامل مشترک است. همچنین بازیهای مناسب میتوانند به کودکان خردسال درکشف احساسات، محیط و روابطشان با والدین، خواهران/برادران و همسالان کمک کند.
۲-برخی از کودکان اوتیسم دچار تغییرات ناگهانی خلق میشوند (مانند حملات گریه یا خنده بیدلیل) بازی وسیله خوبی برای کنترل و سازماندهی احساسات کودکان می باشد.
۳-کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است نسبت به محرکهای حسی (مانند صدا و درد) واکنش شدیدتر یا خفیفتر از حد معمول نشان دهند. این کودکان دارای اختلال یکپارچگی حسی هستند. بادی درمانگر با تکنیکهای خاص درمانی این اختلالات را طی جلسات درمانی مکرر کاهش میدهد.
درمانگر در اتاق بازی درمانی با استفاده از بازیهای خاص در به هیجان درآوردن کودک و تخلیه آن و همچنین تقویت توجه و تمرکز و هماهنگی چشم و دست بسیار مؤثر است. بازی جزئی مهم در آموزش اطفال است. کودکان با محرومیت از بازی بهشدت تحتتأثیر قرار گرفته و موجب تأخیر در رشد اجتماعی کودکان میشود. اما بهنظر میرسد که در واقع بازی پایه و اساس نخستین روابط اجتماعی باشد. کودک طی بازی میآموزد که با دیگران به نحو مطلوب ارتباط برقرار کند، تجارب مختلف کسب میکند و در افکار و تمایلات خود منعطف میشود. باید توجه داشت که کودکان اوتیسم در مقایسه با دیگران از رشد اجتماعی کمتری نیز بهره میبرند. محور این نگرش بر این موضوع استوار است که رشد اجتماعی کودکان ناشی از اثر متقابل سطح شناختی و طرحهای ذهنی آنان با تجربههای محیطی است لذا در این قبیل کودکان مشکلات رشد اجتماعی همواره وجود خواهد داشت. یکی از مهمترین اهداف دردرمان کودکان اوتیسم، سازگاری اجتماعی، برقراری روابط مفید و مؤثر با دیگران و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی در مهارتهایی که بیشتر در زمینه خودیاری است، می باشد. بازی میتواند موجب تقویت فرایند سازگاری با اجتماع و جامعه در کودکان اوتیسم شود. این بازیها باید بهطور مستقیم یا غیرمستقیم روی مسائل عاطفی یا جسمی و براساس نوع اختلال موجود، برنامهریزی و اجرا شود.
به علاوه غالبا بازی درمانی میتواند این امکان را در اختیار والدین قراردهد که نقش فعالی در رشد و پیشرفت کودک مبتلا به اوتیسم خود داشته باشند. بازی درمانی را میتوان به والدین آموخت و در طول زمان والدین میتوانند درمانگر کودک خود شوند و در عین حال رابطه ای مستحکمتر و پر معنیتر با کودکشان برقرار کنند.