افکار و احساسات آدمی، بر واکنش های وی موثرند و بیماری یکی از واکنشهای بدن انسان است. اختلال روانتنی یا اختلال سایکوسوماتیک به صورت اختلال بدنی که تحت تأثیر ذهن قرار دارد یا در شدیدترین حالت، توسط ذهن ایجاد میشود، تعریف شده است . کلمه سایکو سوماتیک psychosomatic ( روان تنی ) از دو واژه مختلف گرفته شده است. ” سایک psyche ” به معنی ذهن و ” سوما soma ” به معنی بدن. بنابراین یک اختلال سایکوسوماتیک (روان تنی) با علائم فیزیکی ای مشخص می شود که هیچ دلیل پزشکی ای نمی توان برای آن پیدا کرد .
زمانی که عوامل روانشناختی بر بیماری جسمانی تأثیر میگذارند، معمولاً فرد انکار میکند که بیمار است، از مصرف دارو خودداری میکند و ممکن است وجود عوامل خطر را که احتمالاً حالت جسمانی را وخیمتر میکنند، نادیده بگیرد. عوامل روانی میتوانند شرایط جسمانی متعدد را در تعداد زیادی از دستگاههای عضوی تحت تأثیر قرار دهند، دستگاههایی نظیر: دستگاه تنفسی، دستگاه قلبی – عروقی، پوست و دستگاه معدی – رودهای و اندامهای حسی. در هر فرد ممکن است تنها یک دستگاه عضوی در برابر تأثیرات روانی آسیبپذیر باشد .
بیماریهای روانتنی به سه صورت بروز میکند: در نوع اول، هم بیماری روانی وجود دارد و هم مشکل جسمی. این دو مشکل بر هم اثر کرده و باعث تشدید یکدیگر میشود؛ برای مثال پسوریازیس، اگزما، زخمهای معده، فشار خون بالا و بیماریهای قلبی از این نوع بیماریها هستند. به صورتی که در موقعیتهای مختلف و شرایط روانی مختلف شدت بیماری فرد متفاوت است.دومین نوع شامل مواردی است که مشکلات روانی نتیجه مستقیم بیماری جسمی و اثرهای درمان آنهاست؛ برای مثال، افسردگی ناشی از ابتلا به سرطان و تغییرات ظاهری ناشی از درمان از این نوع است. روش مبارزه و برخورد با بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است؛ بنابراین برای همه بیماریهای جسمی میتوان یک جنبه روانی در نظر گرفت؛ برای مثال تحریکهای پسوریازیس ممکن است برای بعضی افراد خیلی آزاردهنده نباشد در حالیکه تحریکهای پوستی با همان شدت در فرد دیگری منجر به ناراحتی روحی بسیار شدید و افسردگی شود.سومین نوع بیماریهای روانتنی شامل بیماریهای روانی است که در خلال بیماری جسمی خود را نشان میدهد. در واقع عوامل روانی باعث ایجاد بیماری جسمی میشود؛ برای مثال به دنبال بعضی مشکلات روانی فرد کمتر غذا میخورد و کمتر به سلامتیاش توجه میکند. به این ترتیب مشکلات جسمانی نیز ظاهر میشود.
مطالعات نشان می دهد در گروه های قومی نژادی، تفاوت داریم. علاوه بر این ارتباط قوی بین جنسیت و درد یافت شده است. در بسیاری مطالعات مشخص شد که زنان بیشتر از مردان از دردهای روان تنی رنج می برند و بیشتر به دنبال درمان هستند. همچنین مشخص شده که کودکان اغلب از دردهای سایکوسوماتیک در ناحیه شکم و سر شکایت دارند. با این حال با افزایش سن مکان درد فرق کرده و در مکان های متنوع و با شدت بیشتر آن را تجربه می کنند. همچنین درد جسمانی تجربه شده توسط کودکان دارای شدت برابر با یک بزرگسال است.
بیماریهای ناشی از اختلالات روان تنی
ناهنجاریهای دستگاه گوارش ، ورم روده بزرگ ،میگرن ،دردهای استخوانی و مفصلی ،فشار خون ،بیماریهای تنفسی،بیماریهای تیروئید، کمردردهای روانتنی،بیماریهای پوستی ،بیماریهای قلبی ـ عروقی از این بیماریها هستند در ادامه به دو نمونه اشاره می شود :
اختلالهای گوارشی
زخم گوارشی، فرسایش محدود غشاء مخاطی معده یا اثنیعشر، قسمت بالای روده باریک است. نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان میدهد که حالتهای هیجانی چون خشم و اضطراب باعث میشوند اسید معده زیاد ترشح شود؛ این به نوبه خود به ایجاد زخمهای گوارشی کمک میکند. همچنین، برخی از مشاغل اضطراببرانگیز ممکن است باعث شوند که کارکنان بیشتری به زخم معده مبتلا شوند. در این حالت نیز، اضطراب بیشتر، اسید زیادی را در معده تولید میکند.
اختلالهای قلبی و عروقی
علت اصلی اغلب موارد بیماری قلبی و مرگ ناگهانی، تجمع چربی در جداره درونی شریانهای کرونری است. این نوع گرفتگی مانع از رسیدن خون به عضله قلب میشود که نتیجه آن حمله قلبی و مرگ ناگهانی است. در این رابطه عوامل جسمانی نظیر: افزایش سن، مرد بودن، سیگار کشیدن، داشتن فشار خون بالا، داشتن کلسترول خون بالا، فعالیت جسمانی و عوامل ارثی دخیل هستند. علاوه بر این موارد، یک عامل روانی به نام شخصیت تیپ A نیز در ایجاد این اختلال مؤثر است. افراد تیپ A که مستعد بیماری کرونری هستند با سه ملاک توصیف میشوند: الف. احساس افراطی فوریت زمان بهطوری که همیشه نگران موعدها هستند. ب. رقابتطلبی و جاهطلبی. پ. پرخاشگری و خصومت بهویژه زمانی که اوضاع از کنترلشان خارج است. نقطه مقابل این افراد، شخصیتهای تیپ B هستند که آرام و خونسرد بوده و احساس فوریت زمان نمیکنند. خصومت و خشم میتوانند مؤلفههای کشنده تیپ A باشند. از مدتها قبل تصور بر این بوده است که فشار خون بالا، که پرتنشی نیز نامیده میشود، میتواند کاملاً به خصومت و اینکه چطور با خشم خود برخورد میکنیم مربوط باشد. بررسیهای انجامشده حاکی از آن هستند که در صورت وجود خصومت و خشم در افراد تیپ A و تخلیه نشدن آنها، احتمال حملات قلبی و بیماری قلبی عروقی بیشتر است. یکی دیگر از مؤلفههای تیپ A جاهطلبی است. افرادی که جاهطلب و رقابتجو هستند و احساس فوریت زمان میکنند، ممکن است در موقعیتهای بیشتری که ناکامی، شکست و درماندگی تولید میکنند، درگیر شوند و شاید شدیدتر از افراد تیپ B به درماندگی واکنش نشان دهند. زمانی که افراد تیپ A نتوانند اعمال کنترل کنند، ممکن است دچار خصومت، ناکامی و واکنش اضطراری طولانیمدت شوند، که همه آنها میتوانند به خطر زیاد برای ابتلا به بیماری قلبی عروقی کمک کنند.
علائم و نشانههای کلی بیماریهای روانتنی
علائم سیستم عصبی؛ مانند دوبینی، تعادل نداشتن و فلج
سردرد
انقباضهای شکمی
تغییرات هورمونی با علائمی مانند نگرانی، کماشتهایی، سرگیجه و درد که در دختران بیشتر از پسران دیده میشود
درد پشت
خستگی و کوفتگی
گرفتگی ماهیچهها
علل
دلیل اصلی اختلالهای روانی شناختهشده نیست. تصور میشود ژنتیک و سابقه خانوادگی میتواند یکی از اصلیترین دلایل ابتلا به این بیماریها باشد؛ برای مثال در یک خانواده، بیشتر افراد زمانیکه مضطرب میشوند، معدهدرد میگیرند. این معدهدرد، یک بیماری خانوادگی نیست بلکه مشکل روانتنی دارد که در همه افراد خانواده به این شکل بروز پیدا میکند، اما ناآگاهی فرد و اطرافیانش از این موضوع منجر به درمانهای طولانیمدت و بینتیجه میشود. این بیماریها ممکن است در اثر مشکلات احساسی مانند اضطراب، استرس، افسردگی و احساس گناه ایجاد شود.
۱- سوء استفاده: ارتباطی قوی بین سوء استفاده های دوران کودکی و درد روان تنی یا سایکوسوماتیک وجود دارد. سابقه سوء استفاده های فیزیکی، روانی یا جنسی دوران کودکی، فرد را مستعد دچار شدن به دردهای سایکوسوماتیک می کند
۲- تاثیر ناهشیار : ناخودآگاه خود را به نشانه های جسمانی تبدیل کرده و استرس ایجاد شده را آزاد می کند به طوری که فرد از تمایلاتش آگاه نشده و ذهن خودآگاه در آرامش باقی می ماند. به عنوان مثال، احساس گناه ناشی از میل ناخودآگاه است که به شکل درد منتشر می شود در حالی که آرزوها باعث ایجاد پریشانی در فرد نمی شوند. در رویکرد روانپویشی به رفتار به درجات مختلف بر این فرض استوار است که رفتار قابلمشاهده (پاسخهای آشکار) تابعی از فرایندهای روانی داخلی (رویدادهای پنهان) است. رویدادهای درونی و منابع تحریک محیطی که از سوی نظریهپردازان روانپویشی مطرح شده با هم متفاوتند، اما همه آنها در این باره توافق دارند که شخصیت را ترکیبی از وقایع داخلی و خارجی شکل میدهد که از نظر آنها وقایع درونی در این زمینه نقش عمدهتری دارند.
۳- نظریه های یادگیری: اغلب کودکان بیمار شدن را یاد می گیرند یا شروع به تقلید از اعضای نزدیک خانواده می کنند تا به سودی که از بیماری می خواهند برسند
۴- راه های ارتباطی: اغلب برای کودک امکان ندارد که همه چیز را در قالب کلمات بیان کند. به خصوص زمانی که تحت استرس قرار گرفته باشند. در حالت، نشانه های مختلف جسمی برای نشان دادن پریشانی خود بروز می دهند
۵- تاثیرات خانواده: پویایی خانواده شامل نقش کودک در خانواده و نوع رفتار والدین با او می تواند کودک را تشویق به نشان دادن علایم جسمانی برای بدست آوردن توجه، نماید. علاوه بر این، ابتلا به یک اختلال روانی، که ممکن است در بسیاری از خانواده ها یا ساختار اجتماعی قابل پذیرش نباشد و باعث نگاه نادرستی به فرد شود. برای اجتناب از این شرایط بسیاری از افراد برای بدست آوردن حمایت خانواده و دوستان، علایم جسمانی را در بدنشان افزایش می دهند
درمان دردهای روان تنی
مطالعات نشان داده روشهای زیر می تواند در بهبود آن موثر باشد:
روان درمانی ،مسکن های غیر مخدر، داروهای ضدافسردگی ،خانواده درمانی، ورزش،تکنیک آرام سازی، هیپنوتیزم ماساژ ،هنر درمانی ، کمپرس گرم و سرد ، پرت کردن حواس ، طب سوزنی ،طب فشاری ،تحریک الکتریکی عصب