نویسنده : دکتر حسین ربوبی
سایکوپات کیست
در اوایل قرن نوزدهم . روانپزشکان بیمارانی را توصیف کردند که با وجودیکه به هیچگونه نظام اخلاقی پایبند نبوده و حق و حقوقی برای افراد دیگر قائل نبودند اما به ظاهر سالم بودند.
هروی کلکلی در سال ۱۹۴۱ در کتابی به نام The Mask of Sanity (نقاب عاقل بودن) بیان کرد که برخلاف تصور ، سایکوپاتها، قرار نیست همگی جنایتکاران بزرگ و دیوانگان زنجیری و زندانیان زندانها باشند.آنها در جامعه زندگی میکنند و در ظاهر هم افرادی معقول و منطقی و حتی احتمالاً دوست داشتنی به نظر میرسند. درواقع سایکوپات فردی است که نمیتواند ناراحتی افراد را تشخیص دهد و با آنها همدردی کند. به عنوان مثال اگر با فردی غمگین مواجه شوند ، توانایی همدلی با وی ندارند و مثل کوه یخ رفتار میکنند.
در آن زمان برای توصیف این افراد از دو اصطلاح سایکوپات Psychopath ( روان آزار) و سوشیوپات Sociopath (جامعهستیز) استفاده کردند. اصطلاحات ‘سایکوپات’ و ‘سوسیوپات’ اغلب به جای هم استفاده می شوند اما یکسان نیستند . سایکوپات کسی است که صفات او ذاتی تر است.و اجتماعی تر و جذاب تر از سوشیوپاتها جلوه می کند.طبق نتیجهی مطالعات صورت گرفته تقریبا از هر ۵ نفر مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، یک نفر روانستیز یا سایکوپات است.و سایکوپاتی بیمارگونه در ۱ درصد افراد جامعه دیده می شود.
در حال حاضر محققان بین «روان ستیزهای اولیه»، که تصور میشود منشأ آن عوامل ژنتیکی است و «روان ستیزهای ثانویه» که بیشتر به خاطر عواملی محیطی دچار این حالات میشوند، تفکیک و تمایز قائل میشوند.
باید توجه داشت که سایکوپاتی یک طیف است.
نشانه ها و صفات سایکوپات
نشانه های اصلی سایکوپات شامل : خودشیفتگی و خودپرستی شدید داشتن رفتارهای غیر اجتماعی ، بیباکی و گستاخی زیاد، تغییر احساسات ناگهانی و آنی، خست و گدامنشی و دروغگوییهای بیمارگونه و افراطی .البته سایکوپاتها ویژگیهای مثبتی هم دارند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تشخیص درست افکار مردم ،توجه زیاد به جزئیات ، خوشصحبت بودن، دقت، ابتکار و خلاقیت چند ویژگی سایکوپتی ممکن است در یک رهبر سیاسی چیز بدی نباشد، مانند شهامت و بیباکی، رفتار غالب، و مصونیت در برابر استرس. در واقع، افراد مبتلا به سایکوپاتی در ابعاد بزرگتری بین مدیران اجرایی پیدا میشوند. با توجه به مطالعهی انجام شده توسط روانشناس دانشگاه باند، ناتان بروکس، بین ۳٪ تا ۲۱٪ از مدیران اجرایی احتمالا مبتلا به سایکوپاتی هستند.
باید توجه داشت که شاید افرادى که با فقدان احساساتى مانند دلسوزى و همدردى روبرو هستند،بتوانند در کارها و مشاغل خشن بسیار موفق عمل کنند.در برخی مشاغل که اساسا افراد قدرت را در دست دارند، بهویژه در مقابل مردم یا آنها برای تصمیم گیریهای غیراحساسی و هدفمند پاداش در نظر میگیرندو معمولا در کارشان پیشرفت میکنند سایکو پاتی بیشتر است . در مطالعهای مشخص شد که در سطوح بالای مدیریتی ممکن است تا سه درصد از افراد سایکوپاتها باشند .نمونه این مشاغل: مدیران عامل، وکیل ، مشاغل مرتبط با رسانه (رادیو و تلویزیون) و خبرنگاران ،فروشندگان،. جراحان،افسران پلیس، روحانی ، کشیش و مبلغین مذهبی ، سرآشپزها و کارمند دولت در مقابل مشاغلی هستند که نیازمند همدلی و همدردی هستند، مستلزم تماس فرد با فرد هستند، و غالبا، قدرت زیادی به شخص نمیدهند. اگر یک سایکوپت در یکی از این مشاغل مشغول به کار شود، اصلا نمیتواند کارش را به درستی انجام دهد، یا حتی از کارش لذت هم نمیبرد مانند .: مشاغل مربوط به مراقبت و نگهداری از افراد ، بیماران و معلولین ،پزشکان . پرستاران و درمانگران. آرایشگران . کارمند امور خیریه ، معلمان و حسایداران و هنرمندان
سایکو پات ساختار مغزی متفاوتی دارد و فعالیت بعضی از بخشهای مغز در سایکوپاتهای خشن با افراد دیگر متفاوت است.
طبق مطالعه سال ۲۰۱۷ در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون ، سایکوپات ها در مناطقی از مغز (منطقه ونترو مدیال پری فرونتال و امیگدال ) که در ترس ، اضطراب ، همدلی و احساس گناه فعالیت دارند ، ارتباطات عصبی کمتری دارند.
به عنوان نمونه ؛ منطقه ای در بخش جلوی مغز که در درک احساسات دیگران نقشی کلیدی ایفا کرده و هنگام اندیشیدن به رفتارهای اخلاق مدار فعال میشود .در ایشان فعالیت بسیار کمی دارد . در واقع در نواحی پیشانی و گیجگاهی، که یکدلی، رفتار اخلاقی و خویشتنداری را کنترل میکنند ، فعالیت کمی مشاهده میشود، همچنین اندازه آمیگدال که یکی از قسمتهای موثر بر هیجان و جز سیستم لیمبیک است در سایکوپاتها کوچکتر است.
این تفاوتها اگر در سنین کم دیده شود، احتمالا به این معناست که این اختلال شخصیتی در فرد ریشه ژنتیکی دارد.
در بروز سایکوپاتی ژنتیک موثرتر است یا محیط
انسانها از زمان تولد با احساسات و عواطفى مانند شادى، غم آشنا میشوند شرایط و روش پرورش و تربیت هر فرد میتواند این احساسات را در او بارور یا سرکوب کند.براى مثال تحقیقات نشان داده تغییراتى در ساختار و کارکرد سلولهاى مغزى افرادى که تحت استرسهاى زیادى قرار داشتهاند، ایجاد خواهد شد.همچنین افرادى که در کودکى مواردى از آزار و اذیت جنسى را تجربه کردهاند با تاثیرات دائمى این تجربیات در مغز و کند شدن رشد مغز مواجه میشوند و حتى در مواردى در بزرگسالى امواج مغزى آنها به کندى امواج مغزى یک کودک خواهد بود.همانطور که شیوه پرورشى والدین و جامعه میتواند از کودکى سالم، فردى با مشکلات خاص شخصیتى و ضداجتماعى بسازد، به همان اندازه هم میتواند فردى با کاستىها و اختلالات ژنى و فیزیکى را به صورت شخصیتى آرام و پذیرنده تربیت کند.بنا بر این اگر ژن به اصطلاح پرخطرتر را داشته و در سنین کم بد رفتاری دیده باشیم، احتمال داشتن یک زندگی مجرمانه بالاتر است. بنا بر این خود ژن به تنهایی روی رفتار تاثیر چندانی نمیگذارد و بستگی دارد اتفاقات دوران کودکی باعث تحریک این ژنها شده باشد یا نه
نمونه یک سایکوپات بی خطر
یک دانشمند علوم اعصاب به نام جیمز فالون که استاد دانشگاه کالیفرنیا هم بود طى تحقیقاتى در مرکز پژوهشى UC Irvine، تصاویر اسکنهاى مغزى تعدادى از افراد دچار اختلالات روانى، اسکیزوفرنى، افسردگى و قاتلهاى زنجیرهای را مورد بررسى قرار داد و با مغز افراد سالم مقایسه کرد و به صورت اتفاقی و در بررسی اسکن مغزی خود متوجه شد که ساختارمغزی مشابه سایکوپاتها دارد . البته او با خودش فکر کرد که نباید این طور باشد، او نه کسی را کشته بود، نه به کسی تجاوز کرده بود. وی تصمیم گرفت که آزمایشهای بیشتری در مورد خودش انجام بدهد و این بار آزمایشهای ژنتیکی . او دنبال ژنهایی گشت که با خشونت، پرخاشگری و رفتاری همدلانه ضعیف مرتبط هستند و متوجه شد که او نوع خاصی از ژنهای MAO-A (مونو آکین اکسیداز) را دارد که با میزان ترشح سروتونین در مغز نیز مرتبط است.
البته بررسیهای عصبشناسی و رفتاری بعد هم نشان داد که فالون یک سایکوپات است، اما همان طور که گفتیم سایکوپاتی یک طیف است و فالون اصطلاحا یک سایکوپات pro-social بود، که ترجمهاش میشود شخصی که در همدلی با دیگران مشکل دارد ولی میتواند رفتارهایش را در محدوده مقبول و پذیرفتهشده برای جامعه، نگاه دارد.با اینکه فالون رفتارهای مخرب اجتماعی نداشته، اما آثاری از استعداد سایکوپاتیاش را در رقابتجوییهایش نشان میدهد. او حتی در بازی با نوههایش، نمیگذارد که آنها از او ببرند. او تمایل به سلطهجویی و پرخاشگری دارد، اما توانسته است این تمایل را تصعید کند.او میگوید که عشقی که در دوران کودکی از سوی خانواده به او ابراز شده بود، از او محافظت کرده است. مادر فالون قبل از به دنیا آوردن او، چند سقط داشت، این حاملگیهای ناموفق باعث شد که وقتی او به دنیا بیاید، توجه زیادی به او شود و همین مطلب، باعث تغییر مسیر او شد.
نظر فالون چیست ؟
عامل مهم کنترل اراده آزاد است. فالون میگوید که بارها شده بود که در نظرش چیزی یا کاری به درست میآمد، اما سعی کرده بود که به احساس مردم در مورد آن بیاندیشد و کارش را اصلاح کند .
وی می گوید “این که بتوانی با خونسردی و بدون درگیر شدن با احساسات به یک موضوع نگاه کنی، جنبههای مثبت خودش را هم دارد.یکی از این جنبههای مثبت این است که دوستان و اقوام فالون هر وقت به مشورت نیاز داشته باشند، به سراغ او میروند. میتوانم دو ساعت کنارشان بنشینم، آنها گریه کنند و اصلا واکنش احساسی نشان ندهم. اما آنها را درک میکنم و سعی میکنم کمکشان کنم. میتوانم یک تحلیل عاری از احساسات اما دقیق و صادقانه به آنها ارائه دهم. من در آنچه همدلی شناختی نامیده میشود نمره بسیار بالایی میگیرم اما در همدلی عاطفی نمرهام بسیار پایین خواهد بود. این طور که پیداست افراد شبیه به من برای جامعه بیشتر تلاش میکنند، پول بیشتری اهدا میکنند و بیشتر درگیر انجام کارها به شکل واقعی هستند. اما اگر بخواهی کنارشان گریه کنی، به شدت نا امیدتان خواهند کرد. “
مشکلات رابطه عاطفی با یک سایکوپات چیست؟
از خصوصیات یک سایکوپات دروغگویی بیمارگونه است. ایشان بارها شریک عاطفی خود را فریب میدهند. آنها در مورد هر مساله یا موضوعی که بخواهد در مورد زندگی، اهداف یا شخصیت واقعیشان اطلاعاتی دروغ میگویند و به ندرت میتوان دروغهای این افراد را تشخیص داد .
مشکل دیگر القا بی ارزشی به طرف مقابل است .طرف مقابل آنها اگر فردی بسیار موفق و قوی در شغل یا زندگی فردی خود بوده، از موقعیت اجتماعی بسیار خوبی برخوردار باشد ، در مواجهه با یک سایکوپات احساس بیارزشی و پوچی پیدا خواهد کرد. فرد سایکوپات بسیار زیرکانه اعتماد به نفس دیگران را از میان خواهد برد تا بتواند در آینده از ایشان به عنوان قربانی استفاده کند. آنها توانایی خواندن افکار بقیه را دارند و با مهارت زیاد میتوانند نقاط ضعف قربانی را کشف کرده و از آن منفذ وارد ذهن و عقل او شده و اعتماد به نفسش را نابود کنند.
اگر بایک سایکوپات در ارتباط هستید و سعی میکنید که در مقابل فریبها و دغلکاریهایشان مقاومت کنید، این را بدانید که آنها سعی میکنند همانند یک کودک کجخلقی کرده و با عصبانیت، غر زدن یا تکرار کردن بخشهای از صحبتها با کمی چاشنی بغض و اشک کاری کنند که دلتان برایشان بسوزد و خود را برای داشتن چنین رفتاری با او سرزنش کنید. تا در نهایت همه چیز طبق خواسته او پیش برود.نداشتن حس گناه و پیشمانی در این افراد بسیار غیرقابل تحمل است.
بدون شک در ارتباط بودن با یک سایکوپات بسیار فرساینده است؛ درک رفتار فردی که توانایی همدردی یا همدلی کردن ندارد به هیچ عنوان آسان نیست.دغلکاری و فریب دادن طرف مقابل برای برقراری رابطه جنسی یکی از روشهای مرسوم روانآزارهاست
سایکوپات همانند یک انگل زندگی میکند. از احساسات دیگران تغذیه میکند و در عوض هیچ حس خوشایندی به ایشان نمیدهد. یعنی این افراد سعی میکنند از موقعیت، دوستان، زندگی و امکانات دیگران استفاده کنند و خودشان را بالا بکشند. در نهایت، وقتی بهرهای برایشان نداشت وی را ترک کنند
طرز فکر یک سایکوپات را می توان در این جملات دید : اگر مشکلی داری، اگر ناراحتی، اگر غمگینی مشکل توست و به من ارتباطی ندارد.
تشخیص یک سایکوپات
سایکوپاتی (نوع بیمارگونه یا شدید ) به طور معمول با استفاده از چک لیست ۲۰ ماده ای به نام چک لیست روانشناسی خرگوش بررسی می شود .که بر اساس بیست معیار امتیاز میدهد، مانند “بیبند و باری در رفتار جنسی ” یا “تکانشگری.” در هر معیار، فرد بر اساس یک مقیاس سه امتیازی رتبهبندی میشود: (۰، مورد صدق نمیکند، ۱، تا حدودی صدق میکند، ۲، مورد قطعا صدق میکند). نمرات برای ایجاد یک رتبه از صفر تا ۴۰ جمع میشوند. هر کسی که امتیاز ۳۰ یا بالاتر بهدست آورد احتمالا مبتلا به سایکوپتی است.
۱. آیا بیش از حد چربزبان هستید یا سحر و افسون ظاهری دارید؟
۲. آیا به طور غرورآمیزی خودتان را خیلی باارزش میدانید؟
۳. آیا نیاز مبرم به یک محرک، یا استعداد بیحوصلگی دارید؟
۴. آیا شما یک دروغگوی بیمارگونه هستید؟
۵. آیا شما آب زیر کاه یا شیاد هستید؟
۶. آیا شما هیچ وقت حس پشیمانی یا گناه ندارید؟
۷. آیا احساسات شما سطحی هستند؟
۸. آیا شما سنگدل هستید یا حس همدلی ندارید؟
۹. آیا سبک زندگی شما انگلی است؟
۱۰. آیا شما کنترل کمی روی رفتارهایتان دارید؟
۱۱. آیا شما سابقهی بیبند و باری در رفتار جنسیتان دارید؟
۱۲. آیا سابقهی مشکلات رفتاری در سالهای کودکیتان دارید؟
۱۳. آیا اهداف بلند-مدت شما واقعبینانه نیستند؟
۱۴. آیا رفتار شما بیش از حد تکانشی هستید؟
۱۵. آیا شما به میزان بسیار زیادی غیرمسئول هستند؟
۱۶. آیا شما از قبول مسئولیت کارهای خود سر باز میزنید؟
۱۷. آیا شما تعداد زیادی روابط “زناشویی” کوتاه-مدت داشتهاید؟
۱۸. آیا شما سابقهی بزهکاری در هنگام نوجوانیتان دارید؟
۱۹. آیا تا به حال تجربهی “لغو آزادی مشروط” داشتهاید؟
۲۰. آیا شما انواع و اقسامی از جرمها و قانونشکنیها را مرتکب میشوید؟
اگر امتیاز بیشتر از ۳۰ بهدست آوردید (به عنوان مثال پاسخ شما به بسیاری از این سوالات “تا حدودی” یا “قطعا” بود) پس ممکن است شما یک سایکوپت باشید.