اتاق تاریک بعنوان یکی از زیر مجموعه های محیط چند حسی (Multi-Sensory – Environment) به تقویت عملکردهایی می پردازد که در آنها غالباً حس های بینایی، شنوایی، وستیبولار، عمقی و لامسه تحریک و تقویت می شود. در این اتاق تمریناتی با هدف بهبود حرکات چشمی، کاوش چشمی ، میدان بینایی ،مهارتهای نوشتاری ،افزایش توجه و تمرکز، افزایش خود پنداره، آگاهی از بدن، افزایش دامنه حرکتی، افزایش تحمل کاری وکاهش تکانشگری طراحی شده است.حرکت چشمها را موجب می شود یک تصویر خاص دقیق تر و با جزئیات ظریف تر در جهت مرکزی نگاه خیره قرا گیرد . اگر توجه به یک شی موجب بروز حرکات جهشی چشم شود، در نهایت منجر به واکنش های بزرگتر و عمده تری در قشر مغزی ناحیه آهیانه ای میشود. بنابراین ارتباط تنگاتنگی بین حرکات چشمی و توجه وجود دارد. برای بررسی دقیق تر مبحث توجه و حرکات چشمی در ابتدا باید بدانیم توجه چیست و اینکه حرکات چشمی چه ارتباطی با ذات شناختی توجه دارند. نتایج آزمایش ها و مداخلات اخیر حاکی از این است که مدارهای مغزی، مسئول جهت دهی و هدایت چشم ها به اشیاء مورد نظر، میتوانند نقش عمده و بارزی را در هدایت توجه اعمال کنند. تیرین مور و همکارانش در دانشگاه پرینستون ناحیه ای از قشر مغز را به عنوان میدان بینایی فرونتال (FEF) مورد مطالعه قرار دادند. ارتباطات مستقیم متعددی بین این ناحیه و نواحی متعدد شناخته شده تأثیر گذار بر توجه نظیر نواحی V2٬V3٬V4٬MT و نواحی قشر مغزی آهیانه ای وجود دارد. در مجموع نتایج حاصل از آزمایشات و مطالعات مور حاکی از آن است که تحریک ناحیۀ FEFموجب بروز تأثیرات فیزیولوژیک و رفتاری بر توجه میشود. سایر محققان بر اثر تحریک تکمه های فوقانی نیز به نتایج مشابهی دست یافته اند. این نتایج ما را به این فرضیه رهنمون میکند که توجه با سیستم کنترل کننده حرکات چشم به صورت یکپارچه و تلفیقی عمل مینماید . چشمها دریچه ای به سمت فکر و روح افراد هستند. معلمان برای درک میزان توجه دانش آموزان شان به چشم های آنها نگاه میکنند. حرکات چشمی اطلاعات وسیعی را در مورد رفتار قابل مشاهده فرد فراهم میکنند که همراه با دیگر خصوصیات از قبیل گفتار و حالات بدنی میتوان عملکرد فرد را تفسیر کرد. ارتباط بین بینایی و تفکر در دهههای اخیر موجب تحقیقات گسترده ای شده است. در روانشناسی و علوم اعصاب محققان از حرکات چشمی برای تفسیر و آنالیز روندهای شناختی در تکالیف گوناگون و همچنین جهت بررسی مهارت محاسبه و مشکلات واژگان استفاده میکنند.
در سالهای اخیر استفاده از تفسیر رفتار چشمی بعنوان معیار ارزیابی توجه بسیار متداول و مرسوم شده است. ارتباط بسیار بالای حرکات و الگوهای رفتاری چشم با روندهای توجهی تأییدی مؤکد بر صحت و درستی نتایج در قالب تعمیم آن به عملکردهای توجهی میباشد. مطالعات متعدد اختلالات حرکت چشمی را با استفاده از روشهایی نظیر FMRI,PETسنجیده اند و همچنین برای بررسی حرکات چشمی از شیوه هایی نظیر تمرینات GO-NO GO تمرینات Ocular Fixation و فعالیت های جستجوی دیداری و فعالیت های حافظه ساکادیک استفاده شده است. بررسی سیستم اکولوموتور میتواند بعنوان یک بررسی مکمل حائز اهمیت باشد زیرا دادههای حاصل از این بررسی در یافته هایی مانند MRI و همچنین سایر آزمون های عصبی -روانشناختی یافت نمیشود. به همین دلیل تقریباً غیر ممکن است که توجه بینایی را بدون در نظر گرفتن دیدن به مفهوم اینکه در چه نقطه ای چشم ها ثابت میشوند، در نظر گرفت. از این رو میتوان از بررسی سیستم اکولوموتور به عنوان یک ابزاردقیق برای ارزیابی مسایل شناختی و همچنین رشد نورولوژیک این کودکان استفاده کرد. در سال ۱۹۸۹ بیلاسما ]و همکارانش در یک مطالعه تأثیر تصویر پس زمینه را بر توجه مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه کودک باید به یک نور در حال حرکت نگاه کند و در صورت هر گونه اختلال در نور دکمه مورد نظر را فشار بدهد، این مطالعه هم در روشنایی و هم در اتاق تاریک صورت گرفت. نتیجه این مطالعه نشان میدهد که وقتی مداخلات در اتاق تاریک انجام میشود درگیری مخچه برای حرکات چشمی تعقیبی مختل بیشتر میشود، نتایج این مطالعه کاهش چشمگیر در خطاهای چشمی در تاریکی را نشان میدهد.نتیجه حاصل از تحقیقی دیگر حاکی از این است که مشکلات کودکان مبتلا را میتوان به اختلال عملکرد در ناحیه Frontal Eye Field منتسب دانست زیرا این ناحیه فعالیت سلولهای مرتبط با تثبیت نگاه را تعدیل مینماید. این سلولها در تکمه فوقانی قرار دارند. همچنین آنها در پدیده رهاسازی خود از نقطه تثبیت بینایی (FOE:Fixation Offset Effect) مشکل دارند و این امر با تأخیرهای زیادی مواجه میشوند، منطقه مرتبط با این عملکرد نیز در پره فرونتال لوب قرار دارد.
در سالهای اخیر در پی تأیید ارتباط عمیق حرکات چشمی و توجهای و همچنین شفاف شدن زیر بناهای شناختی- عصبی حرکت چشمی و تطابق آن با کارکردی پردازشی سیستم ادراکی به نظر میرسد که فرصت مناسبی جهت بررسی ارتباط این عوامل در کودکان دچار اختلال نقص توجه فراهم آماده است. با توجه به اینکه نظریات کنترل دیداری و توجهی شواهد کاملی را فراهم آورده اند که مهارتهای بینایی – حرکتی و تقویت مهارتهای ردیابی بینایی جهت داشتن عملکردهای توجهی در همه سطوح مورد نیاز است. یافتههای این پژوهش نشان داد که استفاده از برنامه توانبخشی کامپیوتری مبتنی بر ردیابی بینایی شیوه ای جالب و قابل مطالعه ای برای آموزش الگوهای دیداری و حرکتی میباشد. استفاده از محیط رایانه به دلایلی چون با ثبات و رها بودن از خواسته های اجتماعی که برای ما استرس آور است و تسلط افراد بر سرعت و درک خود و تکرار پذیری مواد آموزشی در محیط رایانه جهت رسیدن به تسلط در زمینه های اشاره شده بسیار مناسب به نظر میرسد.